پارت یازده

زمان ارسال : ۱۳۹۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

حسام حین رانندگی زیر لب به خودش بد و بیراه می گفت و خود را سرزنش می کرد: « همه اش تقصیر منه، منه احمق! اگر همون لحظه که گفت راه بیوفت، می رفتم اینطوری کتک نمی خورد... خدایا خودت کمک کن، چیزیش نشده باشه! چجوری خودم رو ببخشم؟ بهم پناه آورده بود...»

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.